رشد اقتصادی چیست | تولید ناخالص داخلی به زبان ساده
آموزش
میزان رشد تولید ناخالص داخلی را در هر کشوری رشد اقتصادی می گویند. رشد اقتصادی درکنار نرخ تورم مهمترین مولفه های اقتصادی هر کشوری است و بسیاری از نماگر های اقتصادی با این دو مولفه اصلی سنجیده می شوند. اما تولید ناخالص داخلی چیست و چرا رشد آن تا این حد اهمیت دارد؟
به طور کلی به ارزش کل کالاها و خدمات نهایی که در یک کشور در یک دوره زمانی مشخص، تولید میشود تولید ناخالص داخلی می گویند. به بیان ساده تر تولید ناخالص داخلی، حاصل جمع ارزش ریالی یا دلاری کل کالاها و خدمات نهایی عرضه شده در یک کشور در طول یک دوره زمانی مثلا یک سال است. به عبارتی وقتی از تولید ناخالص داخلی صحبت می کنیم، میخواهیم بدانیم در طول یکسال، چند تومان یا چند دلار در کل کشور، کالا و خدمت فروخته شده است.
در اینجا وقتی از کلمه نهایی استفاده می کنیم منظورخدمات یا کالاهایی است که برای مصرف نهایی خریده شده و خود در یک خدمت یا محصول دیگر به کار برده نمیشود. به عبارت دیگر کالاهای میانی یا واسطه ای در تولید ناخالص داخلی محاسبه نمی شوند. کالاهای واسطه ای کالاهایی هستند که خود مواد اولیه تولید یک کالای دیگر هستند.
اقتصاددانها برای توضیح اینکه کالا های واسطه ای یا میانی چه هستند، آرد را مثال میزنند و توضیح میدهند که وقتی نان را جزو محصولات نهایی حساب میکنید، عملاً قیمت آرد هم یک بار لحاظ شده است.
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی همه مخارج خانواده ها، دولت، سرمایهگذاریها، و تراز تجاری با هم جمع بسته می شود. به زعم اقتصاد دان ها از بین همه جزئیاتی که شامل تولید ناخالص داخلی میشوند، تراز تجاری مهمترین آنها است. چرا که نشان دهنده کیفیت تولیدات یک کشور و ارزش افزوده ای که در آن کشور ایجاد شده است. زمانی که ارزش کل کالاها و خدماتی که تولیدکنندگان داخلی به کشورهای خارجی میفروشند از ارزش کل کالاها و خدمات خارجی که مصرفکنندگان داخلی خریداری میکنند بیشتر باشد، و بیان دیگر صادرات از واردات پیشی بگیرد تراز تجاری مثبت می شود و این موضع اثر زیادی بر تولید ناخالص داخلی کشور ها دارد.
اما چرا رشد اقتصادی کشور ها اهمیت زیادی دارد؟
در واقع تولید ناخالص داخلی بهعنوان شاخص سلامت اقتصاد و پیمانه استاندارد زندگی افراد جامعه شناخته میشود. ازآنجاکه نحوه محاسبه تولید ناخالص داخلی برای همه کشورها یکسان است، بنابراین این نماگر اقتصادی میتواند ابزاری برای مقایسه قدرت اقتصادی کشورهای باشد،که در عین حال دقت بالایی نیز دارد.
آن طور که آمار ها ، مطالعات علمی و شواهد موجود نشان می دهد زمانی که رشد اقتصادی کشور ها افزایش می یابد سطح معیشت و زندگی افراد آن جامعه نیز افزایش می یابد نمونه عینی چنین کشوری چین است که تحت تاثیر رشد های بالای اقتصادی سرانه درآمد مردم آن افزایش یافته و طبقه متوسط در این کشور نسبت به چند دهه پیش به شدت بزرگ تر شده و مردم رفاه بیشتری پیدا کرده اند.در مقابل کاهش رشد اقتصادی منجر به فقیرتر شدن افراد جامعه می شود.
به همین دلیل است که بسیاری از شهروندان و رهبران سیاسی، افزایش رشد اقتصادی را معیاری مهم برای موفقیت ملی میدانند. همچنین همه کشورها و صنایع برای نشان دادن قدرت و اهمیت خود، سهم خود را از اقتصاد جهانی و اقتصاد ملی می سنجند.
تولید ناخالص داخلی معمولاً به صورت سالانه و گاهی اوقات فصلی محاسبه میشود. برای مثال در آمریکا، دولت هر سال برآورد تولید ناخالص داخلی را به هر دو صورت فصلی و سالانه منتشر میکند.